زندگی

می خواستم به مناسبت روز خبرنگار مطلبی بنویسم و این روز رو به  خودم و سایر دوستای

عزیز خبرنگار تبریک بگم تصمیم گرفتم قبل از نوشته ای از خودم کامتون رو از کلام شیوا و پر مغز

استاد قلم زنده یاد شهید دکتر شریعتی شیرین کنم .

اینو داشته باشین تا بعد خدمت می رسم با دل نوشته ای از خودم :

در باغ بی برگی زادم

و در ثروت فقر غنی گشتم

و از چشمه ایمان سیراب شدم

و در هوای دوست داشتن دم زدم

و در آرزوی آزادی سر بر داشتم

و در بالای غرور قامت کشیدم

و از دانش طعامم دادند

و از شعر شرابم نوشاندند

و از مهر نوازشم کردند

و حقیقت دینم شد و راه رفتنم

و خیر حیاتم شد و کار ماندنم

و زیبائی عشقم شد و بهانه زیستنم !

فریاد درد

این چند روز هر چه بیشتر خبرهای مربوط به اوضاع گنجی رو می خوندم

احساسم بیشتر به جوش می آمد اما هر‌بار خواستم قلم رو به دست بگیرم

و از احساسم بنویسم کلمات یاریم‌ نکردند تا امروز که انگار قفل این ذهن و

این قلم باز شد.

می خوام از گنجی بنویسم اما نه از گنجی نوعی از امثال او که به هزاران

دلیل مشابه و نا مشابه به وضیعتی همانند او گرفتار آمده اند .

قصدم از بیان این حرفها تکرار مکررات نیست چون اولا از این بازیهای 

ناجوانمردانه سیاسی بیزارم و در ثانی این روزها این چنین موضع‌گیریها و

بیانیه های‌آتشین را از گوشه و کنار و دور و نزدیک شنیده و خوانده ام که

البته هیچ کدام بر جان سرد و سنگ مخاطبان‌ خاصش‌ منشا اثری نبوده .

اما جنس اعتراض من از نوع دیگری است 

من تنها میخوام بگم که ( آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید 

یک نفر در آب دارد می سپارد جان ).

و حالا تکلیف من و توی بیننده چیه ؟ فقط مثل آدمی گنگ به تماشا نشستن

که البته باز آدمهای عامی کوی و برزن چندان بی‌تفاوت هم از این واقعه 

نگذشتند روی سخنم بیشتر با آدمهایی ( در استفاده از این لفظ هم دچار 

تردید شده ام ) است که آوازه انسانیت و مسلمانیشان و از‌همه بدتر 

تشیعشان گوش  فلک را کر کرده اما اینگونه د مقابل ذره ذره آب شدن یک 

شیعه نه یک مسلمان هم نه لااقل یک انسان بی تفاوت به نظاره نشسته اند

نمی دانم شمائی که از خدایتان این همه انتظار بخشش و مهربانی دارید  

شما که در دعای کمیل جمعه شبتان رحم خدایتان را خواستارید چگونه این 

بی رحمی را بر بنده او روا می دارید و از عاقبت کار نمی‌ هراسید ؟

آی مسلمونا آی آدما فقط اگر کمی انصاف داشته باشید نباید اینگونه آرام

بمانید از خدایتان بخواهید که قلبتون رو بهتون برگردونه .

میدونید شماها دارید همین الان هم مجازات می شید نداشتن‌ مهر و عاطفه

و چیزی به نام قلب خودش بزرگترین عذابهاست اینکه آدم ببینه همنوعش 

جلوی چشمش داره از بین می ره و به راحتی بتونه این فاجعه رو تاب بیاره.

آخه خوش انصاف ! این حسین که شما خودتون رو فداییش می دونید و براش

اشک‌ می ریزید گفته : ایها الناس اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید . آخه تو

مرام شما آزادگی رو چی می دونند ؟...

می دونم این چند خط رو اونایی که باید بخونند نمی خونند اما تو دوست عزیز

که دستی بر آتش این قلم مقدس داری تو به من بگو که آیا داشتن این دید 

انسانی برای مای ایرانی که معدن عاطفه ایم ! چیز زیادیه ؟ 

سخنان‌ بزرگان

 فقط یک چیز می دانم ، و آن اینکه چیزی نمی دانم .

سقراط

 

      هرگز کسی را ناامید نکنید ، شاید امید او همه ی دارایی اش باشد .

جکسون براون

 

بر بلندی کوهها نمی توان غالب شد ، مگر از طریق جاده های پیچ در پیچ .

گوته

 

وقتی پول حرف می زند ، حقیقت سکوت می کند .

ناشناس

 

وصال آغاز هجران است .

ژاپنی

 

 انسان آفریننده سرنوشت خویش است .

زرتشت

 

معنای « همه چیز دانستن » هیچ چیز ندانستن است .

ایتالیائی

 

هیاهوی کودکانی که از مدرسه باز میگردند ، زیباترین موسیقی دنیاست .

بوبن

 

انسانیت به ظاهر نیست ، بلکه به باطن است .

تولستوی

 

همیشه به یاد داشته باشید که مهم ترین چیز در کار و روابط خانوادگی صداقت است .

براون

 

از سرزنش دیگران اجتناب کنید و و مسئولیت کارهایتان را شخصاً به عهده بگیرید .

ناشناس

 

هر چه قفس تنگ تر باشد ، آزادی شیرین تر به نظر می رسد .

آلمانی

 

مردان شخصیت خودرا واضحتر از همه،در آنچه که به نظرشان مسخره است ، نشان می دهند .

گوته

 

لبخند ، حتی زمانیکه بر لبان یک مرده می نشیند ، باز زیباست .

ناشناس

 

عشق هرگز به رنگ تردید در نمی آید .

ناشناس