سخنان بزرگان

·       وقتی ارتباط عاشقانه ات به انتها میرسد ، فقط به سادگی بگو«همه اش تقصیر من بود .

جکسون براون

·       اگر به مهمانی گرگ می روید ، سگ خود را به همراه ببرید .

ناشناس

·       آنکسی که از رنج زندگی بترسد ، از ترس در رنج خواهد بود .

چینی

·       وقتی نانوا نان را با دقت و وسواس می پزد و به دست مشتری میدهد ، خدا با او در کنار تنور ایستاده است .

کریستیان بوبن

·       اگر قرار است برای چیزی زندگی خود را خرج کنیم ، بهتر آن است که آنرا خرج لطافت یک لبخند و یا نوازشی عاشقانه کنیم .

ناشناس

·       استعداد در فضای آرام رشد میکند و شخصیت در جریان کامل زندگی .

گوته

·       بیش از هر چیز نخست بدان که چه میخواهی .

فوخ

·       بردن ، همه چیز نیست ، اما تلاش برای بردن چرا .

لومباردی

·       اگر خاموش بنشینی تا دیگران به سخنت آورند ، بهتر از آنست که سخن بگویی و خاموشت کنند.

سقراط

·       عادتمند کسی است که به مشکلات و مصائب زندگی لبخند بزند .

شکسپیر

·       از استثنائـات است که کسی را بـه خاطر آنچه که هست دوست بدارند . اکثر آدمها چیزی را در دیگران دوست دارند که خود به آنها امانت می دهند : خودشان را ، تفسیر و برداشت خودشان را از او ..............

گوته

·       ماهی و مهمان دو روز اول خوب هستند ، از روز سوم بو می گیرند .

( البته از دید اسپانیولی ها )

نظرات 13 + ارسال نظر
ع.سربدار چهارشنبه 2 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 10:37 ب.ظ http://paradias.blogsky.com

چقدر به داغگاه غزنویان نزدیکم
که با بت های سومنات
داغم میکنند.
تا رد پایی بر گرده ام بماند.
که می دانم به هر سویی که باشد
به سوی کعبه نیست
و میدانم
خدای من
همیشه به ماهی سوگندیاد کرده

عاشق تنها پنج‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 12:58 ب.ظ http://dostatdaram.blogsky.com

دوست
رودیست جوشان و خروشان
که از کوهپایه های عشق
جاری می شود
وتو
ان رود بزرگی
که از عشق زلال تری
ای بهترین دوست
سلام عزیزم.خیلی خوب و پر معنی...عالی بود..ممنون که عاشق تنها رو تنها نمیزاری به روزم و منتظر یک ندای سبز و عاشقونه

ع.سربدار شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 03:24 ق.ظ http://paradias.blogsky.com

چشم انتظار مرگ خویش به مویه نشسته ام با بادکنک های خیالم که لحظه ترکیدنشان را به انتظار باور دارم

ع.سربدار چهارشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 06:12 ق.ظ http://promteh.blogsky.com

آری آری دلمان زنده به گور...... دلمان خفته به خاک.......... سرمان گرم به خویش....... چه هولناکست درین خلوت شب ........غم تنهایی فردای سپید....... که دران جار زنند....... دلمان زنده به گور

ع.سربدار یکشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 01:05 ق.ظ http://paradias.blogsky.com

دیر زمانی شاید
در عهد روزگاران به فراموشی سپرده
من نیز سرود زاده شدن را با گریه های
کودکانه سر دادم
و آغا زیدم تکرار مکرراتی بیهوده را
بنام زندگی
ولی نخستین سفرم باز آمدنی نبود
که شروع سفری بود به بی انتها زمان
وپایانش راهی نبود بجز
به شروع سفر نا آغازیده ام
مرگ

رضا...............یاور همیشه مومن دوشنبه 14 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 12:07 ق.ظ http://reza169.blogsky.com

سلام
ممنون از حضور سبزت در یاور همیشه مومن
مطابتان را خواندم بسیار خوب و آموزنده بود دوست عزیز
خوشحال می شم باز هم به من سری بزنی
همیشه بهاری باش

ع.سربدار دوشنبه 14 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 01:25 ق.ظ http://paradias.blogsky.com

زندگی واقعی هنگامی است که ما برای دیگران رندگی میکنیم
بروس لی

ع.سربدار جمعه 18 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 01:59 ق.ظ http://paradias.blogsky.com

ایکاش دوباره غرور دلها در هم میشکست؛ وراستی جهان را در بر می گرفت

رضا شنبه 19 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 08:46 ب.ظ http://reza169.blogsky.com

سلام
ممنون از حضورت در یاور همیشه مومن
زیبا گفتی
موفع آپدیت کردن خبرم کن
همیشه شاد زی

ع.سربدار شنبه 19 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 09:17 ب.ظ http://paradias.blogsky.com

تلو تلو قطرات شبنم بر رخسار چمن ها و هزاران تجلی دیگر " اهنگ های صامت خدایند که در پرده های طبیعت مخفی شده اند

ع.سربدار دوشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 04:55 ب.ظ http://paradias.blogsky.com

گفتگو از پاک و ناپاک است

ع.سربدار چهارشنبه 23 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 02:26 ب.ظ http://paradias.blogsky.com

ازادگان تهی دستند ولیکن غنی .
شاد باشی وخرم .
ولیکن من نیز از نعمت داشتن پدر محروم گشته ام وسال هاست منتظر دست نوازش گر او بر سر خویش به انتظار نشسته ام بر درگه تا که مرا ندا یی دهند تا با دو شاهبال هجرت بسویش پر کشم

گلی جون و جوجو پنج‌شنبه 24 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 02:19 ق.ظ http://www.SMFA.blogsky.com

سلام به تنهایی خودم و بقیه! سلام به قندهای زیادی که در دلم آب میشوند! سلام به آرزهای خودم و خودم! سلام به دریا که دل بزرگی چون خودش، دریا دارد! سلام به آههایی که کشیده میشود، بدون اینکه کسی بفهمد! سلام به سوز دل که دارد میسوزاند دلم را! ای دل بسوز، بسوز، که آتیش زدم به مالم! قربون چشمهایی که سو سو میزند و اشک پروانه وار به دورش میگردد! کی این اشکها جاری میشوند، به روی شانه کی، برای کی، خدا میداند و بس! دل تنگ محبتم، محبت! جوانیم پرپر دارد میشود، شاهد بد جنایتی هستم، دارم میبینم پرپر شدن جوانیم را، دارم میبینم! ای کاش من هم میتوانستم مثل بقیه الکی خوش باشم! خوش باشم! الکی! آسمان بالای سرم میچرخد، و زمین به زیر پایم! تنها بین آسمان و زمین گیر کرده ام! دلم میخواهد فقط گریه کنم همین!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد