شور زندگی ... ترکیب قشنگیه از دو کلمهای که هر دو جون دارن با خوندنش یه حس
تحرک و سرزندگی توی بند بند وجودم جاری میشه
فکر می کنم چیزیکه ما آدما تو زندگی ماشینی امروز گمش کردیم و حتی بعضیهامون
دنبالش هم نیستیم . راستی چرا این شور و نشاط رو از زندگی با دستای خودمون
گرفتیم ؟
می دونید وقتی داشتم داستان زندگی نقاش معروف ونگوگ رو می خوندم به این
مسئله فکر می کردم که پشت چهره آدمای بزرگ و موفق همیشه یه دنیا حرفه
از رنجشون از تلخیها و شیرینی هائی که از سر گذروندن
اما مهم این گذروندنه که اونا چطور تونستن این جاده زندگی رو سراسر با شور و
حرارت طی کنند حتیناامیدیهاشون هم در پشتش یه نشاط و تحرک مثال زدنی بوده
حالا زندگیهای ما آدمای عادی هم لااقل باید برای خودمون مهم باشه ما می تونیم
باپیدا کردن اون معنی قشنگ زندگی که برای هر کدوم ما یه جائی زیر طاق این آسمون
نوشتهشده به زندگیهامون یه جور شور و نشاط و طراوت هدیه کنیم
ما آدما نباید و در واقع حق نداریم که روزهای با ارزش زندگی رو به رخوت و سستی و
یاس بگذرونیم ما باید سهم واقعی خودمون رو از عشقی که خدای مهربون در وجود
ما به ودیعه گذاشته بگیریم و ضربدر تمام خوبیهای دنیا کنیم تا همه با هم از شور زندگی
لذت ببریم .
سلام...مطلب خیلی خوبی بود...به خصوص اینکه ادمو به فکر میبره که زندگی واقعا سخته...ولی همش به لطف خدای بزرگمون قشنگه....
واااااااااای چه بزرگونه صحبت کردم ...
فعلا...
مـــــاچ